به نظــر من MRI يـكي از بـهترين تجهيزات پـزشكيه !
زنده باد هر کی هنوز یه عاشقه ...
به نظــر من MRI يـكي از بـهترين تجهيزات پـزشكيه !
سرگرمی تو
شده بازی با این دل غمگین و خستم
یادت نمیاد
اون همه قول و قرارایی که با تو بستم
با این همه ظلم
تو ببین باز چه جوری پای این همه قول و قرار، من نشستم
نشکن دلمو
به خدا آهم میگیره دامنتو عاقبت یک روز
نگو بی خبری
نگو نمیدونی دلم پر از یک نفرینه سینه سوز
نگو بی خبری
نگو نمیدونی وقتی که نیستی گریه شده کار این دل عاشق شب و روز
دیوونه نکن
دلمو آهم میگیره دامنتو عاقبت یک روز
نگو بی خبری
نگو نمیدونی دلم پر از یک نفرینه سینه سوز
نگو بی خبری
نگو نمیدونی وقتی که نیستی گریه شده کار این دل عاشق شب و روز
شبی باران,شبی آتش
شبی آیینه و سنگم
شبی از زندگی سیرم
شبی با مرگ میجنگم.
تو آتش میشوی بر خرمن تنهای احساسم
تو را در هر نفس میبویم اما….
باز دلتنگم.
باران که می بارد…
دلم برایت تنگتر می شود…
راه می افتم…
من بغض میکنم…
آسمان گریه…!!
یادم می آید گفته بودی ساده و کوتاه نویسی را دوست داری
تقدیم به تو …
ساده و کوتاه تنها همین ۲ کلمه : برگرد ، غمگینم …
ﻣﻦ ﻫﻢ ﮐﺎﻧﺪﯾﺪﺍ ﺷﺪﻡ ولی
ﻧﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﯿﺰﯼ
ﻧﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﭘﺴﺘﯽ ﻭ ﻣﻘﺎﻣﯽ
ﻣﺮﺍ ﻧﯿﺎﺯﯼ ﺑﻪ ﻣﯿﻠﯿﻮﻥ ﻫﺎ ﺭﺍﯼ ﻧﯿﺴﺖ !
کافی است ﺗﻨﻬﺎ ﺗــــﻮ ﻣﺮﺍ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﮐﻨﯽ ؛ ﮐﺎﺭ ﺗﻤﺎﻡ ﺍﺳﺖ
ﺑﯿﺎ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺍﻧﺘﺨﺎﺑﺎﺕ ﭘﯿﺮﻭﺯﻡ ﮐﻦ …
چرا نگاه میکنی؟؟؟
تنها ندیده ای؟؟؟
به من نخند !
من هم روزگاری عزیز دل کسی بودم....
زندگیمو با تو تقسیم کردم اما تو
از دلم پنهون میکردی آرزوهاتو
این جدا بودن تقصیر منه یا تو ؟!؟!؟
باورش سخته تویی ک عاشقم بودی
دل زده باشی از عشق من ب این زودی
من برای تو نذاشتم هیچ کمبودی
چرا خوبی زیاد من ب تو عزیزم شده، مشکلم؟!!!
بگو حالا ک میخای بری چجوری کنار بیام با دلم؟؟
محبتای من دل تورو زدو
دلت چرا با من کنار نیومدو؟؟
چی شد ک اینجوری ازم بدت میاد؟؟
بخند ولی هنوز دیووونتم زیااااد...
من تو زندگیم ب خاطرت عوض شدم
میسوزه دلم یه عالمه واسه خودم
خودت میدونی میدونم دلیل رفتنت چی بود
اما میتونستی نری چرا میگی قسمت نبود؟
اگه قسمت نبود چرا تو موندی؟؟
خدا چرا مارو به هم رسوندی؟؟
اگه میدونستی یه روزی میری
چرا روزا رو تا اینجا کشوندی؟؟؟
چی بودم چی شدم بخاطر تو
ولی پشت دلمو خالی کردی
حالا اسمت میاد گریم میگیره
نمیدونی که با دلم چه کردی
اگه در حق تو خوبی نکردم
بدون که خالی بود دستهای سردم
ولی من در عوض هر چی که بودم
با احساسات تو بازی نکردم
با احساسات تو بازی نکردم....
اگر چه میدونم دوسم نداری
به هر در میزنم تنهام نزاری
اگر پای کسی هم در میونه
بزار اسمت اقلا روم بمونه
دم اخر بزار دست توی دستام
بزار بهت بگم دردم چی بوده
فقط لطفی کن و حرفامو بشنو
شاید دیگه نگی قسمت نبوده
اگه تصمیم رفتن رو گرفتی
ببخش اگه پشیمونت نکردم
اره من واسه تو کم بودم اما
با احساسات تو بازی نکردم..
کــجاي زنـــدگــي را بــا تــــو مــشتــرکــ بـــوده اَم ؟؟
کــه حــالـا تــلـفـن خــوش خـيالت
تــو را مــشــترکــ مــورد نــظـر مــن ميــخـوانـد...؟؟
مـــورد نــظـر شـايـد.... ولـــي مــشــتـرکـ. !؟
هــه… گـــفــتـم کــه خــيــال استــ!!!
وقـتت را نـميگـيرم
فـقـط به لـب هـايـت بـگـو لـب هـايـم گـفـتن :
" مــــاچ "
فـکر نـکن که فـرامـوشت کـرده ام...
يـا ديـگر دوسـتت نـدارم !
نــه !
مـن فـقط فهـميـدم :
وقـتي دلـت بـا مـن نـيست ؛
بودنـت مشـکلي را حـل نـميکـند ،
تـنها دلـتـنـگترم مـيکـند .
ديـگر تـمام شـد
آرزوهـايم را گـذاشتـم در کـوزه
بـا آبـش قـرص هـاي اعـصابم را مـيـخورم...!